کد مطلب:211533 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

تفسیر به رأی شخصی موجب هلاکت است
عمرو بن عبید بصری خدمت امام صادق (ع) رسید و سلام كرد و نشست و این آیه را خواند كه والذین یجتنبون كبائر الاثم و معنی كبایر را پرسید حضرت صادق فرمودند كبایر چیست و آنگاه فرمود - هر كس قرآن را به رأی خود تفسیر كند هلاك گردد - قسم به خدا هر كس درباره قرآن منازعه كند در علم و فضل بحث نماید و به رأی خود تفسیر و تأویل نماید به هلاكت می رسد.

در كافی از ابن شرمه روایت كرده كه گفت من ذكر نمی كنم حدیثی را جز آنكه از امام جعفر صادق شنیده باشم و هر وقت حدیثی نقل می كنم دلم شكفته می گردد - زیرا او می فرمود از پدرم از جدم تا پیغمبر خدا برسد نقل خبر می كرد و قسم به خدا كه او دروغ نمی گفت و دروغ بر پدر و مادر و جد و رسول خدا نمی بست او صادق و راستگو بود فرمود جدم رسول خدا فرموده است هر كس عمل به قیاس كند هلاك می گردد و هلاك می سازد آنكه را عمل كرده و هر كس ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه قرآن را نفهمد و فتوی دهد هلاك شود و هلاك كند دیگران را كه به فتوای او عمل كنند. [1] .

در كافی از موسی بن اشیم روایت شده كه در خدمت امام صادق (ع) بودیم مردی آمد از یك آیه قرآن سؤال كرد آن حضرت معنی آن را بیان فرمود دیگری آمد از همان آیه پرسید معنی دیگری به او تعلیم كرد سومی آمد از معنی همان آیه پرسید یك معنی دیگر نمود كه با معانی اول و دوم شبیه نبود من در دلم گفتم یا للعجب چگونه یك آیه چند معنی دارد با خود گفتم تو اباقتاده را در راه شام گذاشتی و حال آنكه یك واو اشتباه و خطا نمی كرد و دنبال این مرد آمدی كه اشتباه به این بزرگی می كند - در این اثنا مردی دیگر آمد از همان آیه سؤال كرد باز او به خلاف آنچه به سابقین گفته بود به او گفت من اندك اندك آرام گرفتم و گفتم



[ صفحه 488]



شاید تقیه می كند تا آنكه متوجه من شد - فرمود ای پسر اشیم خدای عزوجل به سلیمان بن داود عطیه ی عنایت فرمود كه هذا عطائنا فامنن او امسك بغیر حساب یعنی این عطیه ماست كه به شما دادیم تا به دیگران برسانی و پیغمبر خود فرموده ما اتیكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا یعنی هر چه رسول خدا به شما داد بگیرید و هر چه شما را از آن نهی كرد قبول كنید چه شما نمی دانید حكم و مصالح امور را - ما هم برحسب مصالح نفوس مردم آنچه را مصلحت است می گوئیم - و آنچه را باید نهی كنیم نهی می كنیم اعتراض بر ما جایز نیست چه ما بر همه تسلط داریم!!

در این مقام مرحوم نواب شیرازی حقایقی را به نظم آورده كه برای تقدیر از شاعر نقل می كنیم:



الا ای نور چشم من كه عمرت باد جاویدان

نصیحت گویمت بشنو به گوش سر نه گوش جان



مؤثر در حقیقت نیست غیر از خالق اكبر

به ظاهر كارها را گر چه اسبابی است بی پایان



خدا را بندگی كن گر هوای سروری داری

كه شاهانند كمتر بنده خلاق انس و جان



توكل پیشه كن در هر چه عقلت رهنما آید

مجو در هیچ كار از هیچ كس یاری به جز یزدان



ز من پیرانه سر بپذیر جوانا پند اگر خواهی

كه كاخ هستیت گردون نسازد سر بسر ویران



بسی سختی و سستی اندر این دیر كهن دیدم

مرا زین آسیای عمرفرسا نرم شد ستخوان



مرا بس پند از دانش دلان در گوش هوش آمد

كه دارم جمله در گنجینه ی دل هم چو در پنهان



ز حكمت بهره جو وز شاعری و شعر كمتر گو

كه باشد خمسه و شهنامه در پیش شفا هذیان



به از دانش مدان كاری بتر از جهل چیزی نه

به دانایان گرای از جان و دل بگریز از نادان





[ صفحه 489]





شوی از نور دانش در جهان مقبول هر خاطر

كه خورشید جهان آرا نشاید در جهان پنهان



بجوئی گر چو شیطان دوری از درگاه سبحانی

به راه دین بپرهیز از قیاس و رأی و استحسان



سر تسلیم پیش آور سخنهای بزرگان را

مخواه از انبیاء علت مجو از اولیاء برهان



در اول سعی كن اندر شناسائی اهل حق

و زان پس هر چه گویندت همه عین حقیقت دان



بلی گر شبهه ی داری كه برحق است یا باطل

بگو چندان كه بتوانی سخن و انصاف با ایشان




[1] كافي.